وقتی مدیریت نباشه همین میشه ک یه جوانه سالم فقط یه چشم نابیناهستش.
وکارمنده بهزیستی اقایه بهرامی ایشون روثبت نام کرده واونم حق پرستاری ومستمری میگیره وخیلیم قشنگ خلاف میکنه وخودشم مصرف کننده هستش.

امامنیکه فقط دوتادست دارم واس یه ویلچر چن سال تونوبتم.

ینی همه جاباید پارتی باشه وگرنه زیره پا لح بایدبشی

فقط ب این فکرکنین ک چقدر خودتون درامد دارین وماروهم مقایسه کنین.

چقدر باید التماس اینو اون بکنم ک یکیشون چسب وگاز بخره.
یکی دارو زخم بسترمو بخره.
یکی هزینه زندگیمون شکممون رو بده.

اینارو هرماه باید التماس کنم ودیگ خسته شدم از این زندگیه لعنتی ک تمومم نمیشه اخه.

همه میگن اصلا نفهمیدیم کی ب این سن رسیدیم.

اماواس منو مادره پیرم یکروزمون یکماه میگذره تویه چهاردیواری ک داخلش چراغ روشن نباشه متوجه نمیشیم شب هستش یا روز.

یکم بفکره ماباشین واینوبدونین کفن جیب نداره ای کساییکه فراموش کردین اون دنیارو

مادر من معلول شدیده نمیتونه تکون بخوره هر ماه ۵۵۰ تومن حتی پولدوتا ایزی لایف نمیشه حق پرستاری رو هم که الان ۱۰ اردیبهشت فعلا برا فروردین نریختن لطفا رسیدگی کنید

کاش مستمری رو طبق حقوق اداره کار بدن ...... ما تو این همه گرونی چیکار کنیم؟؟655 چه دردی دوا میکنه وقتی هیچ منبعی درآمدی غیر این نداریم

یک معلول همسایه داریم فقط یک کفش پایش کوچک است به آنهم پانصدمیدهند به پسرمن هم که بی دست وپاولال وکراست به این هم پانصدمیدهند آن راهم خیلی شدید ومعلولیت پسرمن راهم خیلی شدیدزدند امااین کجا وآن کجا درخواست کارشناسی میکنیم مستمری راباید برابر شدت معلولیت بدهید