ماجرای قتل در خانه اجاره‌ای فاش شد/قاتل: پولم را نداد او را کشتم!

جوان افغان که به اتهام قتل زنی جوان در یک خانه اجاره‌ای در تهران دستگیر شده است، در اعتراف‌های خود از انگیزه‌اش برای قتل زن ۳۵ ساله پرده برداشت.
ماجرای قتل در خانه اجاره‌ای فاش شد/قاتل: پولم را نداد او را کشتم!
کد خبر : ۸۹۳

 تحقیقات در این پرونده جنایی از روز بیست‌وهشتم خرداد امسال شروع شد. آن روز به قاضی محمدتقی شعبانی، بازپرس ویژه قتل پایتخت خبر رسید که زنی جوان در یکی از مناطق تهران به قتل رسیده است. پس از این تماس بازپرس جنایی تهران به همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران راهی محل حادثه که آپارتمانی در حوالی خیابان شهید نامجو بود شدند. مقتول زنی حدودا ۳۵ساله بود که بر اثر اصابت ضربه چاقو به گردنش به قتل رسیده بود.

نخستین فردی که با جسد مواجه شده بود صاحبخانه بود که در تحقیقات گفت: مدتی می‌شود که آپارتمانم را به‌صورت مبله و روزانه اجاره می‌دهم. دیروز پسری جوان به من زنگ زد و گفت می‌خواهد همراه نامزدش برای انجام کاری به تهران سفر کنند. او خانه‌ام را برای ۲۴ساعت اجاره کرد و همراه نامزدش به اینجا آمد.

وی ادامه داد: این زوج قرار بود ساعت ۱۲:۳۰دقیقه خانه‌ام را تخلیه کنند. سر ساعت به خانه رفتم اما هر چه زنگ زدم کسی جواب نداد. موبایل پسر جوان هم خاموش بود و من که نگران شده بودم پلیس و آتش‌نشانی را خبر کردم. وقتی وارد خانه شدیم، ناباورانه جسد خونین زن جوان را دیدیم که روی زمین افتاده بود.

در ادامه بررسی‌ها مشخص شد که اموال و گوشی موبایل مقتول سرقت شده و از زمان مرگ او حدود ۱۰ساعت می‌گذرد. با توجه به فرار مردی که مدعی شده بود نامزد مقتول است، وی تحت تعقیب پلیس قرار گرفت تا اینکه در ادامه معلوم شد که وی جوانی افغان است. او یک کارگر ساختمانی بود که محل زندگی مشخصی نداشت و در این شرایط مأموران از طریق یکی از افرادی که وی را می‌شناخت با او به بهانه پیدا شدن کاری با حقوق بالا قرار صوری گذاشته و وی را دستگیر کردند.

جوان افغان در بازجویی‌ها به قتل زن جوان اقرار کرد و گفت که وی را بر سر طلب ۱۰۰میلیون تومانی‌اش به قتل رسانده است.

اما با انجام تحقیقات بیشتر مشخص شد که متهم یک فرد اخاذ است که در فضای مجازی با دختران دم بخت آشنا شده و خودش را خواستگار معرفی می‌کرده اما پس از ریختن طرح دوستی با طعمه‌هایش دست به اخاذی از آنها می‌زده است. پس از اعتراف جوان افغان به جنایت برای وی قرار بازداشت صادر شد و او برای تحقیقات بیشتر در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.

اخاذی‌های سریالی

متهم به قتل حدودا ۳۲ساله است. اهل افغانستان است و به‌صورت غیرقانونی در ایران زندگی می‌کند اما می‌گوید پس از آشنایی با دختران و زنان اغلب خودش را یک ایرانی جا می‌زده تا بتواند نقشه اخاذی‌های سریالی خود را اجرا کند. گفت‌وگو با او را بخوانید.

با مقتول چطور آشنا شدی؟

حدود ۷ ماه قبل از طریق فضای مجازی با مونا آشنا شدم و قرار بود با هم ازدواج کنیم.

به او گفته بودی ایرانی هستی؟

بله. او هم باور کرد اما مدتی که از آشنایی ما گذشت حقیقت را به او گفتم. یعنی از زمانی که قرار شد ازدواج کنیم. برایش تعریف کردم که نگهبان و سرایدار ساختمانی هستم و اقامتم در ایران قانونی نیست. او هم وقتی صداقت مرا دید اعتراضی نکرد.

پس چرا جانش را گرفتی؟

چون به من بدهکار بود و پولم را پس نمی‌داد.

ماجرای بدهکاری چه بود؟

چون اقامت قانونی ندارم ‌نمی‌توانستم حساب بانکی داشته باشم. به همین دلیل هرچه درآمد داشتم به‌حساب مونا واریز می‌کردم. در مدت ۷ماهی که با مونا ارتباط داشتم، ‌حدود ۱۰۰میلیون تومان به وی داده بودم اما او حاضر نمی‌شد پولم را پس بدهد تا اینکه روز حادثه به من گفت که هیچ پولی به او نداده‌ام و با شنیدن این حرف عصبانی شدم.

مونا اهل تهران بود؟

نه. خانواده‌اش در یکی از شهرستان‌ها زندگی می‌کرد. او یک سال قبل برای کار به تهران آمده و در خوابگاه خصوصی ساکن شده بود. مونا به‌دلیل اعتیاد شوهرش از او طلاق گرفته بود و در تهران کار می‌کرد تا خرج خودش و بچه‌هایش را که در شهرستان نزد خانواده‌اش بودند بدهد.

اگر قصد کشتن او را نداشتی، چرا برنامه‌ریزی کرده و آپارتمان اجاره کرده بودی؟

چون می‌خواستم با او حرف بزنم که پولم را بدهد. آن روز وقتی مونا به آنجا آمد ماجرای پول را پیش کشیدم. او زد زیر همه‌چیز و گفت پولی به او نداده‌ام. من هم عصبانی شدم و با چاقو ضربه‌ای به او زدم. وقتی دیدم جانش را از دست داده ‌ترسیدم و فرار کردم.

اگر حرف‌هایت حقیقت دارد پس چرا پس از جنایت قصد اخاذی از خانواده‌اش را داشتی؟

وقتی دیدم دستم به پولم نمی‌رسد فکری به ذهنم رسید. با موبایل مونا به اعضای خانواده و دوستانش پیامی فرستادم و نوشتم که مرا ربوده‌اند و برای آزادی به پول نیاز دارم. فکر می‌کردم دوستان و خانواده‌اش این پیام را جدی می‌گیرند اما ظاهرا آنها با دیدن پیام به پلیس زنگ زده بودند.

تحقیقات پلیس نشان می‌دهد دختران و زنان زیادی را به بهانه ازدواج فریب داده‌ای. سرنوشت آنها چه بود؟ 

من دختر دیگری را به قتل نرسانده‌ام. در مدت ۴سالی که در ایران هستم با دختران و زنانی آشنا شدم که قصد ازدواج با آنها را داشتم اما مسائلی پیش می‌آمد که این رابطه‌ها به‌هم می‌خورد. از عدم‌تفاهم گرفته تا رفتارهای دیگر و خانواده. در مدت آشنایی با آنها ممکن است پولی هم از آنها گرفته باشم اما این اخاذی نبود. من قصد اخاذی از دختران را نداشتم.

 

 

ارسال نظر