راه و رسم روزه‌داری در ایام ماه رمضان در دوره قاجار چه بود ؟

نزدیک ظهر برای نهار خوردن ما مکتبخانه تعطیل می‌شد و ۳ ساعت بعد از ظهر هم تا ۵ کر و کری می‌کرد و از این ساعت تا فردا صبح آزاد بودیم.
راه و رسم روزه‌داری در ایام ماه رمضان در دوره قاجار چه بود ؟
کد خبر : ۱۶۴۳۸

 در دوره قاجار مسجدها عموماً پر می‌شد. مردم از هر طبقه و هر صنف نماز ظهر و عصر را به جماعت می‌خواندند.

بعد از نماز امام مسجد اگر از اهل فضل بود خود به منبر می‌رفت و مردم را موعظه می‌کرد… ولی صبح و مغرب و عشا دیگر بعد از نماز موظه در کار نبود.

زیرا احتیاج به خواب و خوراک محلی برای شنیدن وعظ باقی نمی‌گذاشت و مومن به عجله خود را به خانه می‌رساند که سر سفره دراز، پهن و یا در رختخواب پهن، دراز شود.

«عبدالله مستوفی» نویسنده کتاب «شرح زندگانی من» و از رجال دوره قاجار و پهلوی در کتاب خود به تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجار پرداخته‌ است.

کودکی مستوفی در زمان پادشاهی ناصرالدین‌شاه قاجار گذشت و او در بخشی از این کتاب به آداب و رسوم و اتفاقات در ماه رمضان در زمان کودکیش می‌پردازد.

خلاصه «شرح زندگانی من»

«دیگر از اوقاتی که ما خیلی مترصد رسیدن آن بودیم، ماه رمضان بود. در این ماه هم در وضع زندگی عمومی و خصوصی تغییراتی حاصل می‌گشت و مقصود اصلی ما که تخفیف از ساعات مکتب باشد، بیشتر از ماه محرم و صفر بود.

بالاختصاص که از وقتی من به سن تمییز رسیده بودم، این ماه در تابستان بود. هم خوراکی در خانه فراوان بود و هم ما وقت بازی و تفریح زیادتری در اختیار خود داشتیم.»

کم شدن ساعت مکتب

«صبح‌ها در حدود ۲ به ظهر مانده به مکتب می‌رفتیم، تا اینوقت روزه‌دارها و از جمله آخوند خواب بودند.

نزدیک ظهر برای نهار خوردن ما مکتبخانه تعطیل می‌شد و ۳ ساعت بعد از ظهر هم تا ۵ کر و کری می‌کرد و از این ساعت تا فردا صبح آزاد بودیم.

در مکتبخانه درس حسابی خوانده نمی‌شد، در عوض درس، آخوند مساله‌های فقهی خیلی ابتدائی از نماز و روزه و … می‌گفت.

وقتی قدری بزرگتر شده‌ بودیم تجوید قرآن هم ضمیمه می‌شد.

روزهای جمعه و احیاها هم که تعطیل بود، برای نماز جماعت لَله یا آخوند ما را به نماز جماعت هم می‌بردند و هر یک از من و برادرم را در یک طرف خود جا می‌دادند که رسم نماز خواندن به جماعت را یاد بگیریم.»

قماربازها روزه می گرفتند

«زمره‌ای شب‌ها را بیدار می‌ماندند که صبح‌ها لامحاله تا نزدیک ظهر بتوانند بخوابند و اثر روزه در آنها کمتر باشد.

بالاخره دسته سومی هم بودند که شب را به قمار صبح می‌کردند و می‌گفتند اگر به این سرگرمی مشغول نشوند، ناچارند بخوابند و روز دیگر خواب نمی‌روند و روزه برای آنها مشکل خواهد شد.

. این دسته بیشتر اعیانزاده‌ها بودند ولی روزه را در هر حال می‌گرفتند و اگر اشخاصی بودند که می‌خواستند طفره بروند، چون حتی در خانه خود هم جائی نداشتند که روزه خوری کنند، ناچار بودند همرنگ جماعت باشند.»

مرحوم احمد منشوری می‌گفت: با برادرم «موقر» شبی در مجلس قمار تا صبح مشغول بودیم، چون به سحری نرسیدیم روزه را خورده بعد به منزل آمدیم.

خبر روزه خواری ما زودتر از خودمان به منزل رسیده‌ بود، همینکه وارد شدیم مادرم از ما رو گرفت، چند روز با ما مثل جذامی‌ها رفتار می‌کردند، قدغن شده‌ بود نوکر و خدمتکار دور ور ما نمی‌آمدند، غذا که برای ما می‌آوردند در اطاق گذاشته فرار می‌کردند، ظرف‌های غذای ما را علیحده و مخصوصا در حضور ما کنار حوض خاکمال می‌کردند تا بالاخره به وساطت برادرهای بزرگتر ما را توبه رسمی دادند …»

تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان را با نصب اپیلکیشن خبرخوان گردون به سهولت دنبال کنید.
مجله زندگی
ارسال نظر