ساعات بامداد یکشنبه ساکنان یکی از خیابانهای قلهک درگیری مرگباری را به پلیس گزارش کردند.
کارآگاهان در تحقیقات میدانی پی بردند مقتول با یکی از ساکنان آن محله مشکل داشت و قتل هم مقابل خانه همان فرد رخ داده است. این شخص در تحقیقات گفت: مقتول جلوی خانه من آمد و مدعی شد ۸۵۰ میلیون تومان به او بدهکارم. خیلی سعی کردم او را آرام کنم، اما بیفایده بود. برای همین با یکی از دوستانم تماس گرفتم و کمک خواستم. دوستم هم پیشنهاد داد افرادی را بفرستد و او را کتک بزنند تا شاید بترسد و برود. قتل احتمالاً توسط آنها انجام شده است.
در پی این گفتههای متهم، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت برای دستگیری دوستش اقدام کردند. این مرد جوان هم در بازجوییها گفت: زمانی که دوستم با من تماس گرفت و کمک خواست، ماجرا را با دو نفر در میان گذاشتم و خواستم جلوی در خانه او بروند و هر جور که میتوانند ماجرا را تمام کنند، اما من از آنها نخواستم آدم بکشند.
با به دست آمدن این نتایج دو مهاجم شناسایی و دستگیر شدند. صبح دیروز متهمان اصلی این قتل که ۳۶ و ۲۲ ساله هستند در دادسرای امور جنایی تهران مورد بازجویی قرار گرفتند.
متهم ۳۶ساله گفت: مجرد هستم و چند سال بود که قهوهخانهای راه انداخته بودم. همان اوایل با یکی از مشتریهای قهوهخانه که به آنجا رفتوآمد داشت آشنا شدم. او گاهی کارهایی را به من میسپرد که ممکن بود هر کسی از عهده آن برنیاید. آن شب به من زنگ زد و گفت برای یکی از دوستانش دردسری درست شده و نیاز به کمک دارد. ظاهراً یکی از دوستانش با فردی درگیری داشت. من هم موضوع را به یکی از پیکهای موتوری که به قهوهخانه میآمد و حسن نام دارد، گفتم و او هم موافقت کرد همراهم بیاید.
او ادامه داد: حدود ساعت ۱۱ و نیم سوار موتور شدیم و به محل حادثه رفتیم. وقتی پیاده شدیم مشتری قدیمی قهوهخانه هم آنجا بود و به من گفت کسی را که فریاد میزند از آنجا دور کنیم. من هم از حسن خواستم این کار را انجام بدهد، اما حسن و مرد عصبانی درگیر شدند و کار به فحاشی کشید. آن موقع بود که حسن چند ضربه چاقو به آن مرد زد و من هم با قمهای که حسن به من داده بود آن فرد را زدم. همان موقع بود که مردم جمع شدند و ما گفتیم موضوع ناموسی است و کاری نداشته باشید. نمیدانم ضربههای من باعث مرگ مقتول شد یا قتل کار حسن است، اما بعد به قهوهخانه آمدیم و مشتری به من زنگ زد و تشکر کرد و شماره کارت گرفت که ۲ میلیون تومان برایمان بریزد.
حسن هم در بازجوییها گفت: من اهل دعوا و درگیری هستم. ۳ سال قبل لاستیک یک نفر را پنچر کردم و ۱۲ روز زندان بودم تا خسارت او را بدهم و بعد آزاد شوم. مدتی قبل هم به خاطر شرب خمر و داد و فریاد شلاق خوردم و جریمه دادم تا آزاد شوم.
این متهم ادامه داد: پیک موتوری قهوهخانه بودم و غذا میرساندم. شب حادثه صاحب قهوهخانه زنگ زد و گفت برای دوستم مشکلی پیش آمده و یک نفر دارد اذیتش میکند. من فقط به خاطر رفاقت با او رفتم و اصلاً حرفی از دو میلیون تومان نبود. چاقو و قمه را در پارچه پیچیده بودم. در محل حادثه صاحب قهوهخانه پیاده شد و بعد به من گفت کسی را که سروصدا میکند، آرام کنم. اول با آن شخص صحبت کردم، اما او شروع به فحاشی کرد و تعدادی جمع شدند. من که دیدم آن شخص جلوی بقیه هم به من فحش میدهد کنترلم را از دست دادم و چند ضربه با چاقو زدم، بعد صاحب قهوهخانه چند ضربه با قمه زد. قصد قتل نداشتم و پشیمان هستم. اگر مقتول توهین نمیکرد و فحش ناموسی نمیداد اینجور نمیشد.
بنا به این گزارش متهمان در حال حاضر در بازداشت هستند و تحقیقات از آنها ادامه دارد.