دام شیطانی ۳ جوان برای آزار ۲ دختر در ورامین

۳ پسر جوان که متهم هستند ۲ دختر را در ارابه شیطانی شان به دام سیاه انداخته و آزار داده‌اند در دادگاه کیفری ۱یکاستان تهران از خود دفاع کردند.
دام شیطانی ۳ جوان برای آزار ۲ دختر در ورامین
کد خبر : ۵۱۸۸۹

رسیدگی به این پرونده از تابستان پارسال با شکایت دختر ۲۵ ساله‌ای به نام دریا آغاز شد. وی که به پلیس آگاهی ورامین رفته بود از ۲ پسر جوان که وی را در پوشش مسافربر سوار ماشین کرده و در خودرو پرایدشان آزار داده بودند شکایت کرد.

با این شکایت تلاش برای ردیابی دو متهم پراید سوار آغاز شد.

دومین شکایت
در این میان دختر ۲۷ ساله‌ای به نام ساناز شکایت مشابهی را مطرح کرد و گفت: به تله شیطانی دو پسر پراید سوار افتاده و مورد آزار و اذیت قرار گرفته است.

با اطلاعاتی که دوشاکی به ماموران داده بودند تحقیقات پلیسی آغاز و صاحب پراید به نام سیامک ردیابی و دستگیر شد و ۲ همدستش به نام‌های پرهام و فرهاد را لو داد. او مدعی شد دریا را با پرهام و دومین شاکی را با فرهاد آزار داده است.

با اطلاعاتی که متهم به ماموران داده بود دو همدستش نیز ردیابی و بازداشت شدند.

در دادگاه
۳ متهم در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند.

در این جلسه دو شاکی درخواست اعدام را برای متهمان مطرح کردند.

نخستین شاکی گفت: صبح می‌خواستم به محل کارم بروم و منتظر تاکسی بودم که سوار پراید شدم. اما آن‌ها یکباره تغییر مسیر دادند و من اعتراض کردم. همان موقع پرهام که روی صندلی شاگرد نشسته بود به صندلی عقب آمد و مرا کتک زد و سپس آزارم داد. در بیابان‌های ورامین سیامک نیز بدون توجه به التماس‌هایم مرا آزار داد و از ماشین بیرون انداخت. من برای آن‌ها تقاضای اعدام دارم.

وقتی دومین شاکی روبه روی قضات ایستاد گفت:قرار بود همراه دخترخاله ام برای تفریح بیرون برویم. او گفت تاکسی اینترنتی گرفته و راننده دنبالم می‌آید. چند دقیقه بعد سیامک و دختر خاله ام دنبالم آمدند. دختر خالم گفت سیامک راننده تاکسی اینترنتی نیست و آن‌ها مدتی است با هم آشنا شده‌اند. من سوار ماشین شدم و سیامک چند دقیقه بعد دنبال دوستش به نام فرهاد رفت تا با هم برای تفریح بیرون برویم. اما سیامک و دوستش فرهاد ما را به بیابان‌های ورامین بردند. ما که فهمیده بودیم آن‌ها می‌خواهند ما را آزار دهند شروع به داد و فریاد کردیم. دختر خاله ام توانست فرار کند، اما من گرفتار شدم و آن‌ها مرا آزار دادند. من برایشان اشد مجازات می‌خواهم.

انکار جنایت سیاه در دادگاه
سپس سه متهم یک به یک به دفاع پرداختند و هیچ کدام اتهامشان را گردن نگرفتند.

سیامک گفت:من اصلاً دریا را نمی‌شناسم و هرگز او را ندیده‌ام، اما قبول دارم همراه فرهاد با ساناز و دختر خاله‌اش بیرون رفتیم و با هم مشروب خوردیم و گل کشیدیم. من با میل ساناز با او رابطه برقرار کردم.

در این میان دومین شاکی برخاست و گفت: این متهم دروغ می‌گوید من مشروب خورده و گل کشیده‌ام. من به تازگی معده‌ام را عمل کرده بودم و اصلاً نمی‌توانستم چیزی بخورم. آن‌ها به زور مرا آزار دادند.

پرهام و فرهاد نیز جرم سیاه را گردن نگرفتند مدعی شدند اصلاً دو شاکی را نمی‌شناسند. آن‌ها درباره اعترافات اولیه در پلیس آگاهی گفتند تحت فشار روانی به جرم سیاه اعتراف کرده بودند.

در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.

تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان را با نصب اپیلکیشن خبرخوان گردون به سهولت دنبال کنید.
مجله زندگی
ارسال نظر