قتل با شلیک مرگبار در انتقام شکستن شیشه خودرو

متهم پرونده بعد از اینکه به دوستش شلیک کرد و او را کشت، مدعی شد نمی‌دانسته اسلحه پر است و فقط قصد شوخی داشته؛ اما گفته‌های شاهدان نشان داد او و مقتول از قبل با هم درگیری داشته‌اند.

چهار سال قبل پلیس با تماس تلفنی از یک مکانیکی در جریان شلیک به شاگرد مکانیک قرار گرفت. وقتی ماموران در محل حاضر شدند، دوست مقتول به پلیس گفت: من و حسام مدتی بود در مغازه مکانیکی با هم کار می‌کردیم و همین‌جا هم می‌خوابیدیم. شب حادثه من زود خوابیدم. دیروقت بود که متوجه شدم چند نفر از دوستان حسام به مغازه آمده‌اند. آن‌ها با هم بگو و بخند داشتند. صبح که بیدار شدم متوجه شدم دارند سوسیس و تخم‌مرغ می‌خورند. من سرکار خودم بودم که صدای شلیک گلوله آمد. وقتی به سمت حسام رفتم، دیدم غرق در خون است. دوستانش بلافاصله با اورژانس تماس گرفتند و من هم به صاحب‌کارم و پلیس خبر دادم.

وقتی ماموران برای دستگیری پیام دوست حسام، که عامل شلیک بود، اقدام کردند متوجه شدند او فرار کرده است، اما سرانجام متهم بعد از یک سال و نیم فرار شناسایی و بازداشت شد.

متهم بعد از دستگیری مدعی شد قصد قتل نداشته است. او گفت: یک روز قبل من و دوستانم با یک گروه مقابل مکانیکی دعوا کرده بودیم. آن‌ها شیشه ماشین من را شکستند و من و دوستانم را کتک زدند. من که به‌شدت عصبانی بودم تصمیم گرفتم در مکانیکی پیش حسام کشیک بدهم و بعد آن‌ها را بزنم. یک اسلحه شکاری از سایت دیوار خریده بودم. داشتم سلاح را تمیز می‌کردم که به‌شوخی به سمت حسام گرفتم، اما حتی شلیک هم نکردم و نفهمیدم تیر چطور به او برخورد کرد.

وقتی شهود تحت بازجویی قرار گرفتند، گفتند: پیام با حسام درگیری داشت. مدتی قبل آن‌ها با هم دعوا کرده بودند و حسام پیام را زده و شیشه ماشینش را شکسته بود. پیام در ظاهر رفاقت جلو رفت تا انتقام بگیرد و بعد هم او را کشت.

بعد از گفته‌های شهود پرونده تکمیل و برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. در جلسه رسیدگی اولیای دم درخواست قصاص کردند. وقتی نوبت به پیام رسید او یک بار دیگر قتل عمد را انکار کرد و گفت: من نمی‌خواستم حسام را بکشم.

شهود دوباره گفته‌های خود را تکرار کردند. در نهایت قضات با توجه به مدارک موجود در پرونده حکم بر قصاص متهم صادر کردند.