
وزرای خارجه عمان و ایران از تعویق مذاکرات دور چهارم در در رم به دلایل لجستیکی و تدارکاتی خبر دادهاند. در کنار آن هم مذاکرات روز جمعه تهران و تروئیکای اروپایی نیز به زمان دیگری موکول شده است.
هنوز روشن نیست که چه نوع مسائل فنی باعث موکول کردن مذاکرات شنبه به روز دیگری شده است.
در عین حال شبکه المیادین نزدیک به ایران به نقل از منابع ایرانی دلایل دیگری را برای تعویق مذاکرات اعلام کرده است؛ از جمله اعتراض به «مواضع متناقض» و تلاش آمریکا برای «تغییر چارچوب کلی و مورد توافق مذاکرات».
صابر گل عنبری، تحلیلگر ارشد مسائل بین الملل در این رابطه میگوید: اگر ادعای این منابع صحت داشته باشد و تعویق دور چهارم مذاکرات به پیشنهاد ایران بوده است، دلیلی نداشت وزارت خارجه دوشنبه گذشته اعلام کند که دور چهارم شنبه برگزار میشود.
وی افزود:، اما تمی بروس سخنگوی وزارت خارجه آمریکا دیروز گفته است: «هیچگاه زمان و مکان حضور ایالات متحده در دور چهار مذاکرات تایید نشده بود.»
این سخنان در ظاهر نشانگر تعویق مذاکرات به پیشنهاد آمریکاست، اما اگر ایران این درخواست را مطرح کرده باشد، اظهارات بروس میتواند واکنشی به آن با این مضمون باشد که آمریکا اساسا موافقت خود را درباره تاریخ دور چهارم بیان نکرده بود.
عنبری خاطرنشان کرد: حال اگر واقعا عوامل لجستیکی و فنی موجب تعویق مذاکرات شده است، پرسش مطرح درباره ماهیت آنهاست، آیا با تغییر و تحولات در دولت آمریکا و اخراج والتز از سمت مشاور امنیت ملی و احتمال جایگزینی ویتکاف مرتبط است یا اختلافنظرها در کاخ سفید درباره ایران و ناخرسندی از روند مذاکرات یا آماده نبودن پاسخ و جمعبندی یکی از دو طرف در رابطه با مسائل مطرح شده در دور سوم مذاکرات، یا این که به فرض تعویق از جانب آمریکا این هم بخشی از سبک مذاکراتی ترامپ است که از مذاکره ابزار فشار بسازد و اعلام کند زمان را من تعیین میکنم و یا….
آنچه شائبه وجود علل دیگری دستکم در کنار دلایل فنی احتمالی را مطرح میکند، توئیت تند دونالد ترامپ تحت عنوان «هشدار» است که در آن بر توقف فوری تمام خریدهای نفت یا محصولات پتروشیمی ایران تاکید و همچنین تهدید کرده است که «هر کشور یا شخصی که هر مقدار نفت یا محصولات پتروشیمی از ایران بخرد، بلافاصله مشمول تحریمهای ثانویه خواهد شد.»
آنچه واضح و مبرهن است این که مذاکرات در دور سوم خود که مهمتر از دو دور قبلی بود، وارد مسائل بسیار چالشی شد و به تبع آن هم اختلافات ظاهرا پررنگ بوده است. یک روز قبل از شروع دور سوم مذاکرات طی یادداشتی بیان شد که ممکن است وقفهای در مذاکرات ایجاد شود که طرف آمریکایی در این مدت تلاش خواهد کرد فشار حداکثری را در ابعاد مختلف تشدید کند.
توئیت هشدار آمیز ترامپ نیز احتمالا در همین راستاست. اساسا فارغ از این که شیوه مذاکراتی ترامپ کاربست حداکثری اهرمها برای بالا بردن قدرت چانه زنی خود در گفتگوهاست، فشار از ابزارهای چانهزنی در مذاکره به ویژه میان طرفهای متخاصم و دشمن است و معمولا این طرفها تلاش میکنند که در مقابل فشارهای یکدیگر تاب آوری داشته باشند و مانع نقد کردن آنها در مذاکرات شوند.
اینجا طرف آمریکایی از ابزار فشارهای سیاسی، رسانهای و تهدیدهای نظامی به ویژه تشدید گسترده تحریمها علی الخصوص از زمان شروع گفتوگوها برای ایجاد برگردان آنها در صحنه مذاکرات استفاده میکند و دست خود را برای این کار باز میبیند و ترامپ نه در جریان مذاکرات و نه قبل از هر گونه توافق احتمالی فشار را کنار نخواهد گذاشت و حتی بعد از توافق هم در سطحی به کار خواهد گرفت.
فشار طرف ایرانی نیز در حال حاضر در همان حوزه برنامه هستهای است که از یک طرف، تقریبا در چنین شرایطی به دلایلی چندان دستان خود را برای تشدید گامهای هستهای خود از به کارگیری سانتریفیوژهای جدید گرفته تا «تهدید رسمی» به بازنگری در دکترین هستهای و دفاعی خود باز نمیبیند و از دیگر سو نیز چه بسا با هدف مدیریت تنش با اروپا و آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ویژه در این بازه زمانی کوتاه، راه چاره را گفتوگو و نوعی همکاری برای حل برخی مسائل اختلافی ببیند تا مانع از فعالسازی مکانیسم ماشه در صورت به نتیجه نرسیدن مذاکرات در آینده نزدیک شود.
در هر صورت، دور چهارم مذاکرات دیر یا زود برگزار میشود. با برگزاری این دور مشخص خواهد شد که دو طرف تا چه اندازه در جهت حل اختلافات و مسائل کلیدی حرکت میکنند. اما در نهایت احتمال منتهی شدن این روند پرفراز و نشیب به توافق هنوز بیشتر از عدم توافق است.
در این میان هر اندازه بنبست در دیگر پروندههای مورد اهتمام ترامپ ادامه یابد، شانس توافق با ایران بیشتر میشود و عکس آن نیز موفقیت او در این پروندهها ممکن است به سختگیری بیشتر در مذاکرات با تهران برای دستیابی به توافقی بهتر و مطلوب خود بینجامد.
منبع: آرمان امروز