
مردی افغان که ۱۱ سال پیش مرتکب قتل زن جوانی شده بود در زندان به دار مجازات آویخته شد.
محکوم که در زمان ارتکاب قتل ۱۹ ساله بود، محمد نام داشت. او به اتهام قتل عمدی زنی به نام زری در شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری پای میز محاکمه رفت.
ماجرای این پرونده از بیست و پنجمین روز شهریور سال ۱۳۹۳به دنبال اعلام گزارش به مرکز پیام ۱۱۰ در مورد یک فقره فوت مشکوک آغاز شد. وقتی ماموران در آدرس اعلام شده حضور یافتند، برادر مقتول به نام حسین گفت: بعد از یک هفته که از مسافرت برگشتم پس از ورود به خانه با جسد خواهرم روبهرو شدم و فوری با ۱۱۰ تماس گرفتم.
ماموران در بررسی اولیه صحنه جرم متوجه شدند جسد از گردن به بالا و همچنین دست سیاهرنگ شده و سیم شارژر موبایل هم کنار متوفی افتاده است. به این ترتیب احتمال قتل زن با سیم شارژر به ذهنشان خطور کرد. به همین دلیل بازپرس کشیک قتل دادسرای امور جنایی تهران را در جریان قرار دادند و بازپرس دستوراتی را جهت شروع تحقیقات مقدماتی صادر کرد. در حالی که گزارش اولیه معاینه جسد از سوی کارشناسان پزشکی قانونی زمان فوت را حدود یک الی سه هفته قبل از زمان کشف تخمین میزد، برادر مقتول کارگران افغان ساختمان پشتی را به عنوان مظنون معرفی کرد و با توجه به اظهارات او مبنی بر احتمال ورود قاتل از ساختمان پشتی، بازپرس جنایی دستور انجام بررسیهای لازم در این مورد را صادر کرد.
همچنین در تحقیق از دو برادر مقتول ماموران پی بردند زنی به نام آسیه دوست صمیمی زری بود؛ بنابراین تحقیق از او هم در دستور کار قرار گرفت.
آسیه در اظهارات خود گفت: از وقتی با هم آشنا شدیم، چون شوهرم شب کار بود، زری خیلی پیش من میماند و به من خیلی زنگ میزد، حتی امان نمیداد تا گاهی من زنگ بزنم. آخرین روزی که او را دیدم پنج روز قبل از کشف جسدش بود. او به من زنگ زد و سر عبدل آباد با هم قرار گذاشتیم بعد از خرید هم قرار فردا را گذاشتیم ولی روز ۲۱ شهریور هرچه به هر دو خطش زنگ زدم خاموش بود. وقتی در خانهشان رفتمدیک افغان که روبروی ساختمان نیمه تمام بود سرش را بیرون آورد و گفت نیستند و از اینجا اسباب بردند. تعجب کردم، چون بعید بود زری بدون اینکه به من گفته باشد، رفته باشد. باز هم به تلفنش زنگ زدم ولی خاموش بود.
این زن ادامه داد: چند روز قبل که خانه زری بودم متوجه ریختن دیوار و آجرهایی که روی هم کار گذاشته بودند شدم. کارگرهای ساختمان بغلی از لابهلای آجرها یکی دو بار به ما نگاه کردند که ما پس از دیدن افغانها به اتاق دیگری رفتیم.
آسیه ادامه داد: به زری گفتم به داداشت بگوییم تا با آنها برخورد کند، اما رزی گفت داداشم تند میشود و کار دستمان میدهد. مهم نیست چند روز دیگر از اینجا میرویم.
دوست صمیمی مقتول همچنین گفت: از زری سوال کردم اینها به تو متلک میگویند؟ گفت متلک میاندازند ولی من اهمیت نمیدهم.
با بدست آمدن این نتایج از گفتههای برادر و دوست صمیمی مقتول تحقیقات روی کارگران متمرکز شد و در شاخهای از بررسیهای بعمل آمده مشخص شد کارگری افغان به نام شکرالله همزمان با وقوع حادثه در خانه پشتی کار میکرد، اما در روزهای اخیر خبری از او نیست و احتمالا متواری شده است. به این ترتیب از صاحبکار او تحقیق بعمل آمد که ضمن تایید ناپدید شدن شکرالله گفت: دوستان شکرالله ادعا میکنند پلیس او را دستگیر و تحویل کمپی در ورامین داده است تا از کشور اخراج شود.
در نهایت شکرالله با نیابت قضایی در نقطه صفر مرزی شناسایی و دستگیر شد. متهم دستگیر شده در اولین تحقیق که در اداره آگاهی شهرستان تایباد انجام شد به قتل اعتراف کرد و در تشریح ماجرا گفت: حدود ۳ ماه بود که در همسایگی خانه مقتول کار میکردم. شب حادثه وقتی من را دید شروع به سروصدا کرد و من هم با دستانم او را خفه کردم. کسی همراهم نبود و در خانه او هم غیر از او کسی نبود همان شب در محل کارم خوابیدم و صبح به سر کار دیگری که سه کوچه بالاتر بود رفتم و مشغول کار شدم. چند روز قبل از اینکه در مرز دستگیر شوم، مادرم به موبایلم زنگ زد و گفت بیا افغانستان که مشکلی پیش آمده، من هم سوار ماشین شدم تا از طریق اردوگاه از ایران خارج شوم که دستگیر شدم.
متهم که دادسرای تایباد به قتل اعتراف کرد با قرار بازداشت موقت به تهران فرستاده شد.
این متهم در دادسرای جنایی تهران جزییات جدیدی از قتل را بیان کرد و گفت: آن زن من را سر کار میگذاشت. از اینکه من را سر کار گذاشته بود ناراحت شدم و رفتم داخل خانهاش. اول او یک مشت به دماغم زد و من هم او را هل دادم، میخواست دوباره بزند که من ترسیدم و بعد با دو دستم گلویش را گرفتم تا خفه شد. البته قصد کشتن نداشتم.
متهم در جلسه دادگاه هم گفت: مقتول مرا اذیت و مسخره میکرد. شب آخر مرا صدا زد و بیدارم کرد. وقتی تو صورتم زد عصبانی شدم. بعد او را با مشت زدم و خفهاش کردم.
این در حالی بود که مادر مقتول تقاضای قصاص متهم را مطرح کرد.
در نهایت قضات دادگاه کیفری بر اساس قانون مجازات اسلامی متهم را به یک بار قصاص با شرط پرداخت تفاضل دیه زن و مرد از سوی اولیای دم محکوم کرد.
این مجازات در نهایت در دیوانعالی کشور تایید شد و در نهایت حکم قصاص این متهم امروز پس از طی مراحل قانونی اجرای حکم به اجرا درآمد و او در سن ۳۰ سالگی به دار مجازات آویخته شد.
منبع: صدآنلاین