برچسب - طلاق

متاسفانه امروزه هزینه مشاوره‌ها و جلسات روان‌شناسی به قدری بالا رفته که اغلب همسران از مراجعه به مشاور امتناع می‌کنند. اما چگونه و از چه راه‌هایی می‌توانیم در زندگی زناشویی به تعامل برسیم و سقف بالای سرمان را مستحکم کنیم.

با «محمد» ازدواج کردم با آن که هنوز دختری نوجوان بودم، اما همه سختی‌های زندگی مشترک را به جان خریدم تا پایه‌های یک زندگی عاشقانه را مستحکم‌تر کنم. آن زمان شوهرم شاگرد مغازه‌ای در هسته مرکزی شهر بود و اوضاع مالی خوبی نداشت.

طلاق عادی در دفترخانه‌ها باب شده و باید جلوی این کار گرفته شود که افراد از فیلتر قانونی رد شوند، و دادگاه باید جریمه سنگینی برای این افراد لحاظ کند.

باورم نمی‌شد نامزدم بعد از حدود ۶ سال که از برگزاری مراسم عقدکنان می‌گذرد با من در پارک ملت قرار گذاشته بود، اما با آن که از او احساس تنفر هم داشتم، تصور می‌کردم دلش برایم تنگ شده است به همین خاطر سر قرار رفتم.

لاله و پژمان تصمیم به طلاق توافقی گرفته‌اند؛ طلاق ی که در آن نه دعوایی اتفاق افتاده نه بی‌احترامی‌ای صورت گرفته است.

معاون امور اسناد رسمی سازمان ثبت اسناد و املاک کشور گفت: از ابتدای امسال تاکنون ۱۶۰ هزار و ۲۱۵ فقره پرونده مهریه در حوزه اجراییه شعب سراسر کشور ثبت شده و از این تعداد، ۱۴۰ هزار و ۳۰۲ فقره پرونده رسیدگی و مختومه شده است.

مدیرکل مشاوره و امور روانشناختی سازمان بهزیستی درباره عمده مشکلات زوجین که به دلیل آن تصمیم به طلاق گرفته اند توضیحاتی ارائه داد.

هر بار من باید قسم می‌خوردم تا او باور کند من خیانت نکرده‌ام. ارتباط من با دختران در اینستاگرام فقط در حد چند تا پیام ساده است و من نمی‌دانم چرا غزاله این‌طور رفتار می‌کند.

حال روز خوبی نداشتم یک روز که همسرم سر کار بود دوباره به شیدا زنگ زدم و از او خواستم تا برایم مواد بیاورد او هم قبول کرد و من دوباره پنهانی مواد را مصرف کردم تا اینکه همسرم موضوع را فهمید و شبانه مرا از خانه بیرون کرد.

در تحلیل این موضوع می‌توان به روند فردگرایی، شهرنشینی، افزایش آموزش و تحصیلات و تضعیف ساختار‌های سنتی جوامع که به‌عنوان مانعی برای طلاق عمل می‌کردند، اشاره کرد.

آن مرد شیطان صفت طوری با چرب زبانی و ابراز محبت‌های دروغین فریبم داد که خودم هم نفهمیدم چگونه تا مرز گناه کثیف پیش رفتم و زندگی ام را در مسیر تباهی قرار دادم، اما خیلی زود دچار عذاب وجدان شدم و نقشه‌ای برای فرار از خیانت‌های پنهانی کشیدم که ...

زن میانسال می‌گوید: شوهرم همیشه مرا تهدید می‌کرد که از رابطه خیالی من با فرد دیگر پرده بر خواهد داشت و آبروی مرا خواهد برد.

یک روز وقتی به طور اتفاقی زودتر از همیشه به خانه بازگشتم، ناگهان چند دختر و پسر جوان را در کنار شوهرم دیدم که به طور زننده‌ای مشغول خوش گذرانی بودند.

در پایان نیز قاضی سعی کرد این زوج را ازجدایی منصرف کند، ولی وقتی اصرار آن‌ها را دید، رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد و از این زوج خواست در فرصت پیش آمده با یک مشاوره خانواده مشورت کنند.

علاقه مرد جوان به دستپخت مادرش زندگی مشترکش را تحت تاثیر قرار داد. همسرش که از این مسأله ناراضی بود، درنهایت یک جنجال بزرگ به راه انداخت. زندگی این زوج ۱۳ماه بیشتر دوام نیافت.

زن جوان که تصور می‌کرد با عشق و علاقه‌ای که به شوهر فقیرش دارد، می‌تواند در کنار او زندگی کند، بعد از یک سال متوجه شد اشتباه می‌کرده و تحمل زندگی بدون ثروت را ندارد. او بعد از این‌که با خودش کلنجار رفت، راهی دادگاه خانواده شد تا درخواست طلاق بدهد.

مرد جوان گفت: من اصلاً فکر نمی‌کردم بلاگری یعنی اینکه از خصوصی‌ترین مسائل زندگی ما باید بقیه هم اطلاع داشته باشند.

چند روز پیش در فضای مجازی اعلام کردم که خودم درخواست جدایی دادم و نزدیک چهار میلیارد نیز پول پرداخت کردم. دیگر یک آدم باید چه کار کند تا دست از سرش بردارید.

لیلا گفت: آقای قاضی من از دست بی‌ادبی‌ها و بداخلاقی‌ها و کتک‌های این مرد خسته شده‌ام؛ نه‌تن‌ها با من بدرفتاری می‌کند بلکه کار را به جایی رسانده که روی خانواده‌ام هم دست بلند می‌کند.

با وقوع یک فقره سرقت از خانه‌ای در شمال تهران، موضوع رسیدگی به پرونده در دستور کار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.